امروزکه ازآهنگ صدايت ،


سرمست ومستم .


بگذاربخوانم بيت وغزلت را ،


تا هستم ومستم .


ازنرگس چشمت بگويم ،


ياگيسوي رهايت .


بگذاربگويم که ازنرگس چشمت ،


مستِ مستم .


کُشت آن نگاهت مرا و ،


شرربه جانم انداخت .


با اين تن تبداربميران مرا و ،


بنويس که ازعشق تو رفتم .


غرآ


 


صداي بال فرشتگان ، با باد مي آيد ... ازکهکشان برگ ريزان ، بيک

هستم مست تو و ، غمزه فروشي ازتو ... ميخرم به صداقت عشق ، عشق

امروزکه ازآهنگ صدايت ، سرمست ومستم ... بگذاربخوانم بيت وغزلت ر

، ,ومستم ,ازنرگس ,ر ,وغزلت ,امروزکه ,بيت وغزلت ,و ، ,امروزکه ازآهنگ ,مرا و ,بگذاربخوانم بيت ,سرمست ومستم بگذاربخوانم ,امروزکه ازآهنگ صدايت
مشخصات
آخرین جستجو ها